سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روان شناسی و مشاوره
 
بازنشستگی قسمت آخر

در واقع ، مسلماً برخی افراد مسن و برخی افراد کمتر از 18 سال کار می کنند ، در حالیکه بیشتر افراد ((سن کار)) کار نمی کنند. بنابراین ، یک راه معقولتر ( ولی مشکل تر ) برای محاسبه نسبت وابستگی ، بررسی کسانی است که به راستی در نیروی کار هستند و نیستند. مطالعاتی که سعی داشتند این کار را انجام دهند ، نتیجه گرفته اند که فشار کل روی بخش فعال جمعیت ، احتمالاً کاهش می یابد زیرا برای تقسیم کار ، کارگران بیشتری منجمله زنان و اقلیتهای بیشتری وجود خواهد داشت ( آدامچاک و فریدمن ، 1983 ؛ کراون ، 1993 ). این بویژه زمانی صادق خواهد بود که نسبت بزرگ افراد مسن در گروههای آتی در نیروی کار بمانند.

محاسبات وابستگی فقط گویی که فرضیاتی هستند که این محاسبات مبتنی بر آنها هستند- فرضیات درباره تولد ، مهاجرت و میزان بیکاری ، که در نیروی کار سهم دارند ، زمان بازنشستگی مردم ، برنامه ها و خط مشی های اجتماعی ، اُلگوهای پیری ، نگرشهای فرهنگی ، و عوامل دیگری که در معرض تغییر هستند و پیش بینیشان سخت و دشوار است. از آنجا که این عوامل بطور قابل توجهی از کشوری به کشور دیگر فرق می کنند ، هزینه ها و چالشهای حمایت از جمعیت رو به پیری نیز فرق خواهد کرد. مخصوصاً ، کراون ( 1993 ) می گوید ، ((عمدتاً رشد اقتصادی آتی ، استطاعت خرید جمعیت رو به پیری را تعیین خواهد کرد )) ( صفحة 36 ). در کشورهای صنعتی ، اگر درآمدهای کارگران سریعتر از میزان مالیات سرمایه گذاری در برنامه های پا به سن گذاشته ها افزایش بیابند ، فشار وابستگی ، کمتر خواهد بود.

 ما همچنین باید بدانیم بزرگسالان ، علی الخصوص زنانی که " کار " نمی کنند ، اغلب مقدار قابل توجهی از زمان را صرف مراقبت از بچه هایشان ، نوه هایشان ، والدینشان و همدیگر می کنند- کمک اقتصادی چشمگیری که در محاسبات وابستگی یا ، معمولاً در حقوق بازنشستگی به شمار نیامده اند ( اُگریدی- لی شین ، 1993 ).

یک گزارش از سازمان ملل متحد ( 1991 ) اظهار داشت که اگر کارِ خانه و مراقبت از خانواده را در محاسبات بهره وری ملی به حساب بیاورند ، بازده جهانی کل تا 25 الی 30 درصد افزایش خواهد یافت. طرفداران زنان میگویند که ما باید کار را دوباره تعریف کنیم تا کارهای مراقبتی را که هنوز کارهای اصلی بیشتر زنان سراسر دنیا هستند را به حساب آوریم ، و ما باید راههایی را برای پاداش دادن به زنان به خاطر اینکه در طول سالهای سازنده شان و بعد از آن مار می کنند ، پیدا کنیم ( اُگریدی- لی شین ، 1993 ). 

به دلایل اقتصادی و روان شناختی ، برخی متخصصین که به نمونه های پیری ثمربخش در فرهنگهای کمتر توسعه یافته و نیز در فرهنگ ما اشاره می کنند ، دارند (( پایان بازنشستگی را همانطور که ما می دانیم )) پیش بینی میکنند ( اس.سی. تایلور ، 1993 ، صفحة 32 ). منظور آنها بازگشت به نظام سخت سال قبل نیست- (( کار تا زمانیکه ضعیف شوید ))- بلکه منظورشان ازدیاد راههای فعالیت تولیدی است که می توانند برای افراد مسن و در کل برای جامعه ، سودمند باشند. 

همانطور که ام.دابلیو.ریلی ( 1994 ) اظهار داشت ، سالهای بعد را می توان با دگرگون کردن جریان زندگی ، رضایت بخش تر کرد. امروزه ، جوانها معمولاً درگیر تحصیل و کار هستند ، افراد میانسال بیشتر انرژی شان را صرف پول درآوردن می کنند ، و برخی افراد مسن در پر کردن زمانشان مشکل دارند. اگر مردم در تمام سنین ، از مطالعه ، کار و اوقات فراغت ، زندگیشان را ببافند ( پدید آورند ) ، جوانها برای پیش از موقع به اثبات رساندن خودشان ، فشار کمتری احساس خواهند کرد ، افراد میانسال کمتر احساس سنگینی بار بر دوششان خواهند کرد ، و افراد مسنی که می خواهند و می توانند به کار سازنده ادامه دهند ، بیشتر تحریک خواهد شد ، و احساس مفیدتر بودن خواهند کرد- و مفیدتر خواهند بود.

* مترجم :  علیرضا  نصیرزاده

* استاد راهنما : خانم دکتر زینب خانجانی عضو هیات علمی دانشگاه تبریز


کلمات کلیدی: بازنشستگی

نوشته شده توسط علیرضا نصیرزاده(روان شناس) 89/6/5:: 6:48 عصر     |     () نظر
درباره
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها