سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روان شناسی و مشاوره
 
مروری بر مصاحبه روان شناختی

مصاحبه جامع روان شناختی، زیر بنای رسیدن به یک تشخیص دقیق و انتخاب درمان مناسب است. این کار، اولین گام در تعیین خدماتی است که مراجع ممکن است به آنها نیاز داشته باشد. مصاحبه، گامی حیاتی در برقراری ارتباط و ایجاد اعتماد در مراجع است و به این ترتیب مراجع ممکن است احساس راحتی کرده و جنبه های ناخوشایند و آسیب پذیر زندگی خود را افشا کند. مصاحبه با مراجع، شبیه عملکرد دو فردی است که می کوشند یک معما را حل کنند. در این عملکرد شبیه سازی شده، مراجع قطعات و مصاحبه گر، تصویر کامل شکل را در اختیار دارد.

قبل از انجام مصاحبه، لازم است تا اطلاعات زیستی-روانی-اجتماعی، شامل رفتارهای گذشته و حال مراجع، سوابق وی، وضعیت کلی سلامتی و درمان های قبلی، کسب شوند. اطلاعات حاصله، به شناسایی مواردی که در طول مصاحبه باید مورد تاکید قرار گیرند، کمک می کند و نقاط قوت، نیازها، توانایی ها، و سوابق مراجع که به این ترتیب روشن می شوند، در تمام جنبه های درمان مورد تاکید قرار می گیرند. وجود نشانه های بیماری به تنهایی برای تشخیص، کافی نیست و لازمه تشخیص یک اختلال، وجود نشانه ها به همراه مختل شدن وضعیت عملکرد و زندگی مراحع است. این اختلال عملکرد ممکن است در زمینه های اجتماعی، شغلی، تحصیلی، قانونی یا نظایر آن باشد.


مصاحبه بینش گرا

این مصاحبه، مبتنی بر این نظریه است که تعارضات عمیق دوران کودکی، به عوامل آسیب زا تبدیل می شوند و بر روان و ذهن فرد، صدمه می زند، اعمال و فعالیت های او را مختل می کنند و باعث بیماری، رفتارهای ناسازگارانه و رنج و ناراحتی فرد می شوند. در مصاحبه بینش گرا، تلاش می شود تا پرده از تعارضات ناخودآگاه برداشته شده و این تعارضات به سطح آگاهی مراجع، آورده شوند، با این هدف که مراجع بتواند آنها را حل کند. روش هایی که در مصاحبه بینش گرا به کار می روند، عبارتند از:

1- تعبیر رویا و تداعی های آزاد مراجع.

2- جستجو و کشف اضطراب ها.

3- روبرو کردن مراجع با رفتارهایی که نسبت به دیگران ابراز می کند.

4- مشخص کردن دفاع ها.

5- تحلیل مقاومت بیمار.

در این نوع مصاحبه، هدف هم تشخیص و هم درمان است و مصاحبه با بیماران روانی مزمن، کمتر به این روش صورت می گیرد.


مصاحبه علامت گرا

این مصاحبه از این مفهوم سرچشمه می گیرد که اختلالات روان پزشکی، به صورت مجموعه ای از علائم، نشانه ها، و رفتارها ظاهر می شوند. دوره ای مشخص و قابل پیش بینی دارند، واکنش مشخص و خاصی نسبت به درمان نشان می دهند و معمولا یک رخداد خانوادگی(مربوط به وراثت و یادگیری) می باشند. هدف مصاحبه علامت گرا، طبقه بندی شکایت ها و رفتارهای ناسازگارانه و غیرانطباقی، بر اساس طبقات تشخیصی معین است. روش مصاحبه علامت گرا، مشاهده رفتارهای مراجع و برانگیختن وی برای توصیف دقیق مشکلاتش می باشد. سپس به منظور تشخیص توصیفی، مشاهداتش را به زبان نشانه ها و علائم، ترجمه می کند. مصاحبه علامت گرا همچنین مهارت های مقابله ای و سازگاری مراجع و طریقه شخصی او در مواجهه با اختلالش را بررسی می کند و نیز وضعیت پزشکی مراجع و مشکلات روانی-اجتماعی و محیطی او را بررسی می کند. به همین دلیل، در مصاحبه علامت گرا از سیستم تشخیص چند محوری استفاده می شود. بلولر، در سال 1916 رویکردهای بینش گرا و علامت گرا را تلفیق کرد و روش التقاطی را بنیان نهاد.


مدل های مختلف مصاحبه تشخیصی

به طور کلی می توان چهار مدل مصاحبه تشخیصی را به شرح ذیل توصیف کرد:

1- مدل چک لیست: در این مدل، سئوالاتی کامپیوتروار و با تاکید بر جمع آوری اطلاعات از بیمار، پرسیده می شود. پاسخ ها اکثرا بله یا خیر است. سرعت مصاحبه بالاست؛ اما توجه چندانی به برقراری رابطه با مراجع، مبذول نمی شود.

مثال:

درمانگر: آیا در اکثر موارد، افسرده ای؟

مراجع: بله.

درمانگر: اشتهایت تغییر کرده است؟

مراجع: بله.

درمانگر: آیا به مرگ یا خودکشی، فکر می کنی؟

مراجع: خیر.


2- مدل بوفه ای: در این مدل، از هر مورد کمی پرسیده می شود؛ اما به صورت عمقی به مسائل مهم بالینی پرداخته نمی شود. هر دو مدل(چک لیست، و بوفه ای)، در تجمیع اطلاعات، ضعیف عمل می کنند.

مثال:

درمانگر: آیا هرگز صداهایی شنیده ای؟

مراجع: خیر.

درمانگر: آیا بدبین هستی؟

مراجع: خیر.

درمانگر: آیا هیچ وقت مشکلاتی در رابطه با مصرف الکل یا مواد مخدر داشته ای؟

مراجع: گاهی.


3- مدل پروانه ای: در این مدل، حرکت و جریان اطلاعات، به صورت نرم و پیوسته از یک موضوع صحبت به موضوع دیگر، صورت می گیرد؛ اما به ندرت تامل کافی بر سر یک موضوع وجود دارد و بنابراین، ارزش تشخیصی در این مدل، اندک است. این مدل، بسیار مراجع را آرام می کند و به این دلیل در برقراری رابطه، موفق است؛ اما اعتبار تشخیصی و درمانی چندانی ندارد.

مثال:

درمانگر: انگار از چیزی ناراحتی؟

مراجع: بله، خیلی چیزهاست که می خواهم در موردشان صحبت کنم.

درمانگر: خوشحالم که می خواهی در مورد زندگی ات صحبت کنی.

مراجع: فقط می خواهم این بار را، از پشتم بردارم.

درمانگر: از باری که پشتت هست، بگو.

مراجع: همه دردسرها سر من خراب می شود. هیچ کس مثل من رنج نمی کشد.


4- مدل سگی: در این مدل، مصاحبه گر اول به همه جنبه ها سرک می کشد و سپس در بخش هایی که اطلاعات مهم تری دفن شده است، به جستجوی عمیق تری می پردازد. این مدل، تمامی نقاط قوت سایر مدل ها را در خود دارد.

مثال:

درمانگر: آیا تا به حال، احساس افسردگی کرده ای؟

مراجع: بله.

درمانگر: احساس افسردگی ات چقدر طول کشید؟

مراجع: حدود سه ماه. هیچ وقت قبل از آن افسرده نبودم. حالا هم احساس می کنم از درون خالی شده ام.

درمانگر: آیا مسئله یا اتفاقی باعث شد که افسردگی سراغت بیاد؟

مراجع: بله. تشخیص ام اس برایم دادند. حالا نمی دانم چی به سرم می آید. همه چیز دارد عوض می شود.


به طور کلی، هر چه مصاحبه، ساختار یافته تر باشد، از نظر تکنیکی، صحیح تر است؛ اما ممکن است اطلاعات خاصی از نظر، پنهان بماند و ارتباط درمانی هم کم باشد. مصاحبه کم ساختار، ارتباط درمانی بیشتری برقرار می کند؛ اما در جمع آوری دقیق اطلاعات تشخیصی، ضعیف عمل می کند.


کلمات کلیدی: مصاحبه

نوشته شده توسط علیرضا نصیرزاده(روان شناس) 96/6/17:: 5:19 عصر     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
درباره
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها