سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روان شناسی و مشاوره
 
اختلال اسکیزو افکتیو ( قسمت 1 )

اختلال اسکیزواَفِکتیو را به عنوان یک اختلال روانپریشی طبقه بندی می کنند که در آن مرحلة فعال اسکیزوفِرنی از جمله هذیان ها و توهمات عجیب و غریب با دورة افسردگی اساسی یا مانیا ( شیدایی ) به طور همزمان وجود دارند. زیر گروه های این اختلال شامل افسردگی و دوقطبی می باشند که جزء خُلقی بیماری را توصیف می کنند. ملاکهای تشخیصی برای اختلال اسکیزواَفِکتیو شامل وجود هذیانها یا توهمات بدون علائم خُلقی بارز ، برای حداقل دو هفته از بیماری می باشد. علاوه براین ، اختلال خُلقی باید شامل بخش مهمی از مرحلة فعال و باقی ماندة روانپریشی باشد ، و بیماران باید ملاکهای کامل دورة خُلقی که برای این تشخیص به کار می رود را داشته باشند. اختلال اسکیزواَفِکتیو مانند اسکیزوفِرنی ، با اختلال عملکرد اجتماعی و شغلی همراه می باشد.

گاهی اوقات بیماران مبتلاء به اختلال اسکیزواَفِکتیو ، کاهش توجه و حافظه دارند. به طور کلی ثابت شده است که بیماران مبتلاء به اختلالات روانپریشی به ویژه اختلال اسکیزواَفِکتیو ، نسبت به بیماران مبتلاء به اختلالات عاطفی غیر روانپریشی ، در اجرای آزمون های عصبی روانشناختی ، عملکرد ضعیف تری دارند که نشان می دهد اختلالات روانپریشی ممکن است با اُفت عملکرد شناختی همراه باشد. آزمون های روان شناسی عصبی حاکی از آن هستند که افراد مبتلاء به دورة افسردگی از جمله مبتلایان به افسردگی زیرگروه اسکیزواَفِکتیو ، افسردگی اساسی ، اختلال دوقطبی یا اختلال کج خُلقی در مقایسه با گروه کنترل سالم ، درجة مشابهی از اختلال شناختی را نشان می دهند.

شیوع اختلال اسکیزواَفِکتیو در طول زندگی ناشناخته است ، هرچند که قطعاً این اختلال اغلب کمتر از اسکیزوفِرنی رُخ می دهد. این اختلال ممکن است در هر سنی از نوجوانی تا اواخر بزرگسالی رُخ دهد ، در عین حال سن اختصاص شروع آن احتمالاً در اوایل بزرگسالی است. نوع افسردة آن ممکن است در بزرگسالان مسن تر به طور شایع تری دیده شود ، در حالیکه نوع دوقطبی آن ممکن است در بزرگسالان جوان تر بیشتر بروز کند. به نظر می رسد که این اختلال در مقایسه با اسکیزوفِرنی در زنان شایع تر است. مطالعات خانوادگی نشان داده است که بستگان بیماران مبتلاء به اختلال اسکیزواَفِکتیو در معرض افزایش خطر ابتلاء به اسکیزوفِرنی و اختلال دوقطبی و همینطور سایر اختلالات عاطفی هستند ، هرچند که علائم روانپریشی در بستگان بیماران اسکیزواَفِکتیو اغلب با بیماری های عاطفی همراه می باشند. علاوه براین معلوم شده است که بستگان درجه یک افراد مبتلاء به اسکیزوفِرنی یا اختلال دوقطبی در معرض خطر پیشرفت اختلال اسکیزواَفِکتیو می باشند.

تشخیص اختلال اسکیزواَفِکتیو تا حدی مورد بحث و تناقض است ، زیرا مطالعات جدیدی ارتباط آن را با اختلال اسکیزوفِرنی و عاطفی مورد سئوال قرار داده اند و بعضی از صاحب نظران پیشنهاد کرده اند که این بیماری ممکن است زیر گروهی از تنوع فنوتیپی این بیماری ها را نشان دهد و یا شاید یک بیماری بینابینی در طیف بالینی بین این دو تشخیص باشد. برخی از مطالعات اینگونه استدلال می کنند که اختلال اسکیزواَفِکتیو به اسکیزوفِرنی بیشتر شباهت دارد تا اختلال دوقطبی ، در حالیکه سایر مطالعات پیشنهاد می کنند که این اختلال یک سندرم بینابین بین این دو اختلال می باشد. به هر حال دلایلی وجود دارند که اختلال اسکیزواَفِکتیو به طور قابل توجهی با هر یک از این بیماری ها فرق دارد. بیماران مبتلاء به اختلال اسکیزواَفِکتیو نسبت به بیماران مبتلاء به اسکیزوفِرنی علائم عاطفی بیشتر و علائم منفی کمتری را نشان می دهند ، در عین حال آنها دارای علائم مثبت هماهنگ با علائم مشاهده شده در اسکیزوفِرنی نیز هستند. بررسی های ارتباط کالبدشناسی عصبی و ژنتیک اختلال اسکیزواَفِکتیو ، محدود می باشد.

در خصوص تشخیص های افتراقی ، اغلب تمایز بین اختلال اسکیزواَفِکتیو نوع افسرده از اختلال افسردگی اساسی با ویژگی های روانپریشی یا اسکیزوفِرنی مشکل می باشد و این دو تشخیص باید در تشخیص های افتراقی بیماران ، آورده شوند. علائم روانپریشی در اختلالات خُلقی با ویژگی های روانپریشی مانند اختلال افسردگی اساسی با ویژگی های روانپریشی تنها در طی اختلال خُلقی ، و نه به طور مستقل بروز می کنند در حالیکه هذیان ها یا توهمات اختلال اسکیزواَفِکتیو در غیاب علائم خُلقی ، وجود دارند. علائم عاطفی در اسکیزوفِرنی ممکن است برای دورة کوتاهی از بیماری بروز کنند که برای احراز ملاکهای تشخیصی یک دورة خُلقی کافی نیستند. 65.76.73.82.69.90.65.45.78.65.83.73.82.90.65.68.69.72

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط علیرضا نصیرزاده(روان شناس) 88/10/18:: 4:50 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها